روحانی جای ایثار و کم عقلی را اشتباه گرفته است!، ظاهر و باطن تحریم های جدید آمریکا، رویای سفر با هواپیما!
به گزارش وبلاگ پاورست، خبرنگاران: آنالیز روزنامه های امروز 19 مهر 1399 را با مرور عناوین مطالب اصلی صفحه اول آنان شروع می کنیم.
از سفر با ارزانترین تور پاتایا لحظه آخری لذت ببرید و سواحل شگفت انگیز تایلند و مراکز خرید بسیار ارزان پاتایا را از دست ندهید.
به گزارش خبرنگاران، قابل پیش بینی بود که امروز عکس ها وتیترهای اصلی روزنامه ایران به درگذشت محمدرضا شجریان هنرمند بزرگ این کهن دیار اختصاص یابد.
آرمان ملی با انتشار تصویری از استاد تیتر زده است: آواز بلند ایران بلند تر می گردد
آفتاب یزد هم این تیتر را برگزیده است: جان از تن آواز رفت
ابتکار نیز نوشته است: مرغ سحر پرکشید اطلاعات هم نوشته است: مرغ سحر به سپیده پیوست ایران ارگان دولت با انتشار عکسی از مرحوم شجریان این تیتر را انتخاب نموده است: جان عشاق
جام جم ارگان صداو سیما در این باره تاکید نموده است: بارآستان جانان
روزنامه اصولگرای جوان نیز تیتر زده است: جان از حنجره آواز رفت
خراسان هم در تیتر عکس اول خود آورده است: فردوسی میزبان خسرو آواز ایران
دنیای اقتصاد در تیتر عکس اصلی خود آورده است: هرگر نمی میرد!
شرق در تیتر نخست خود اورده است: شجریان؛ شجر بی خزان
اعتماد نیز تیتر زده است: تسلیت به ملت ایران
همشهری هم تیتر زد جان جانان در توس
روزنامه های اصولگرای وطن امروز و جوان خلاف مشی سال های اخیر خود در گزارش هایی به تجلیل از استاد پرداخته اند، این دو روزنامه در گزارش های خود تنها در بخش سیاسی مطلب، انتقاداتی به مرحوم شجریان داشته اند.
چند روزنامه ورزشی نیز خبر درگذشت استاد را به شیوه های مختلف در صفحه اول خود درج نموده اند.
کیهان، قدس،عصرایرانیان، حمایت از جمله روزنامه هایی بودند که در صفحه اول خود هیچ اشاره ای به درگذشت استاد شجریان نداشتند.
کیهان وجوان به توقف واگذاری دشت مغان نیز درصفحه اول خود پرداخته اند. جوان دراین باره تیتر زده است: دشت به ملت برگشت
آرمان ملی نیز در تیتر نخست خود به سوژه ای دیگر نیزپراداخته است: سایه سنگین بیکاری بر سر 2 میلیون نفر فعال حوزه فرش
در ادامه برخی از مطالب اصلی روزنامه ها را مرور می کنیم
کیهان؛ روحانی جای ایثار و کم عقلی را اشتباه گرفته است!
کیهان در سرمقاله خود به قلم حسین شریعتمداری باعنوان گلایه ای دلسوزانه از اعضای کابینه به انتقاد از دولت پرداخته است. این روزنامه نوشته است: سخنان رئیس جمهور محترم در جلسه هیئت دولت با واکنش های منفی و اعتراض های فراوانی رو به رو شده است که کماکان نیز ادامه دارد. ایشان با تاکید بر ضرورت پیروی از عقل و رعایت پروتکل های بهداشتی گفته اند یک کسی نمی تواند برود وسط مسیل بایستد، صدای سیل را هم می شنود (بعد) بگوید آقا می ترسی وسط رودخانه بایستی؟... خُب آب میآد می بردت... یا زلزله دارد سقف را تکان می دهد و بگوید می ترسی زیر این سقف باشی؟ و.... در این باره لازم به ذکر است؛
شریعتمداری در ادامه نوشت: ظاهراً انتقاد آقای روحانی متوجه آقای قالیباف رئیس محترم مجلس شورای اسلامی بوده است که برای آنالیز شرایط بیماران کرونایی، تشکر از کادرهای فداکار درمانی و رفع نیازها و کمبودهای احتمالی آنان به ملاقات بیماران کرونایی در بیمارستان ها و از جمله بخش های ICU رفته تا از نزدیک و بدون واسطه در جریان امور قرار گیرد. اگر اشاره ضمنی آقای روحانی به این ملاقات باشد -که ان شاءالله نباشد-با عرض پوزش باید گفت جناب ایشان جای ایثار و فداکاری را با خودکشی و کم عقلی اشتباه گرفته اند! و چنانچه رعایت پروتکل ها مورد نظر ایشان بوده است که باید پرسید درباره حضور آقای دکتر زالی رئیس محترم کمیته مبارزه با کرونای تهران در کنار آقای قالیباف چه می فرمایند؟! به یقین اطلاعات و تخصص آقای دکتر زالی در این زمینه به مراتب بیشتر و قابل تکیه تر از جناب روحانی است.و بالاخره آنچه در این میان نگران نماینده است و جای گلایه جدی دارد، سکوت و بی تفاوتی اعضای محترم کابینه در مقابل اظهارات رئیس جمهور محترم است. چرا که اکثریت نزدیک به اتفاق اعضای کابینه از شخصیت های شناخته شده و قابل احترام هستند و از آنها انتظار می رفت و می رود که وقتی در اظهارات رئیس جمهور محترم خطایی می بینند و یا سخنان ایشان را ابهام آفرین تلقی می نمایند، از تذکر خیرخواهانه به جناب ایشان دریغ نورزند و مانند برخی از مشاوران و اطرافیان نباشند که مصلحت رئیس جمهور محترم را درک نمی نمایند و با بله قربان گویی های خود که از آن تصور دوستی دارند، به جناب ایشان جفا می نمایند!
خراسان؛ رویای سفر با هواپیما!
خراسان در گزارش خود به قیمت های اخیر بلیت هواپیما پرداخته است. این روزنامه نوشته است: درحالی که چهارماه بیشتر از افزایش حداقل نرخ پروازها در راستاهای هوایی داخلی نمی گذرد، ایرلاین ها دوباره اقدام به افزایش نرخ بلیت هواپیما نموده اند، این بار هم حداقل نرخ بلیت را افزایش داده اند و هم حداکثر را !به گزارش خراسان، شهریورماه سال گذشته بود که ایرلاین ها نرخ های جدید خود را پس از اعتراض های مردمی و ورود دستگاه های نظارتی در پی کاهش یافتن نرخ دلار، با کاهش نسبت به تیرماه پارسال گفتند. پس از آن طی 20 خردادماه سال جاری، انجمن شرکت های هواپیمایی ایران، جدول نرخ بلیت پروازهای داخلی مصوب شهریورماه 1398 را به روزرسانی کرد که این به روزرسانی در واقع افزایش بی سروصدای کف و سقف بلیت هواپیما در برخی راستاهای هوایی بود. حالا در کمتر از چهارماه از گذشت این به روزرسانی، ایرلاین ها دوباره کف و سقف نرخ بلیت هواپیما را در راستاهای مختلف هوایی داخلی افزایش داده اند.آنالیز های خبرنگار خراسان در جدول نرخ بلیت پروازهای داخلی مهرماه 1399 که به تازگی در اختیار وی قرار گرفته است، بیانگر افزایش شدید نرخ بلیت ها در راستاهای مختلف است و قرار است این جدول از اواخر مهرماه و اوایل آبان ماه اجرایی گردد.این افزایش نرخ ها به گونه ای است که حداقل و حداکثر نرخ بلیت هواپیما در راستا مشهد-تهران و بالعکس که پرترددترین راستا هوایی داخلی کشور محسوب می گردد و قبلا به ترتیب 355 هزار و 300 و 701 هزار و 300 تومان بوده ، به ترتیب به 647 هزار و 500 و یک میلیون و 354 هزار و 700 تومان افزایش یافته است.همچنین حداقل و حداکثر نرخ بلیت هواپیما در راستا مشهد-کیش و بالعکس که قبلا به ترتیب 397 هزار و 900 و 994 هزار تومان بوده ، به ترتیب به 743 هزار و 600 و یک میلیون و 923 هزار و 300 تومان افزایش یافته است.حداقل و حداکثر نرخ بلیت هواپیما در راستا تهران-کیش و بالعکس هم که قبلا به ترتیب 378 هزار و 600 و 905 هزار و 800 تومان بوده ، به ترتیب به 700 هزار و 200 و یک میلیون و 751 هزار و 900 تومان افزایش یافته است.گران ترین نرخ بلیت هواپیما از نظر حداکثر قیمت مربوط به راستا تبریز-بندرعباس و بالعکس با قیمت دو میلیون و 674 هزار و 200 تومان و کمترین نرخ بلیت از نظر حداکثر قیمت مربوط به 8 راستا هوایی همچون تهران-سمنان، کرمان-بندرعباس و قشم-چابهار با 843 هزار و 200 تومان است.
یک منبع مطلع در گفت وگو با خراسان در این باره گفت: انجمن شرکت های هواپیمایی ایران چهارشنبه گذشته جدول مربوط به دامنه نرخ بلیت پروازهای داخلی خطوط هوایی کشور، مهرماه 1399 را به شرکت های خدمات مسافرت هوایی ارسال نموده و قرار است نرخ های جدید از اواخر مهرماه یا اوایل آبان ماه اجرایی گردد.وی اضافه نمود: یکی از بهانه های افزایش نرخ بلیت هواپیما، کاهش ضریب اشغال صندلی های هواپیما به 60 درصد به دلیل جلوگیری از شیوع بیشتر کرونا از آبان ماه، بیان شده است؛ در حالی که اصولا از مهر و آبان فصل خلوت هواپیما (لو سیزن) شروع می گردد و تا حدود 25 اسفندماه ادامه دارد و طی این مدت میزان مسافر هواپیما افت می نماید و گاه تا 40 درصد نیز کاهش می یابد؛ حالا ایرلاین ها به این بهانه قیمت بلیت ها را افزایش زیادی داده اند.
دنیای اقتصاد؛ظاهر و باطن تحریم های جدید آمریکا
دنیای اقتصاد در گزارش اصلی خود به تحریم های جدید ترامپ علیه ایران اشاره دارد. این روزنامه نوشت : با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و پیش بودن جو بایدن از دونالد ترامپ در نظرسنجی ها، جو مک مونیگل، رئیس مجمع بین المللی انرژی گفته باخت ترامپ در این کارزار، صادرات نفت ایران را به 2 میلیون بشکه در روز خواهد رساند. بانک ژاپنی MUFG نیز معتقد است فروش روزانه نفت ایران با بایدن تا خاتمه 2021 به 4/ 2 میلیون بشکه افزایش می یابد. اس اند پی گلوبال پلتس هم در این سناریو، رشد صادرات ایران را 5/ 1 میلیون بشکه در روز دانسته است. همزمان با این تحلیل ها اعلام شد که دولت ترامپ تحریم های جدیدی را علیه برخی بانک های ایرانی وضع نموده است. آنالیز دنیای اقتصاد حاکی از آن است که تحریم های جدید آمریکا علیه بانک های ایرانی، اثر قابل توجهی در مبادلات بانکی ندارد. به گفته کارشناسان ارشد روابط بین الملل، تبادلات دارویی و غذایی از این تحریم ها مستثنی هستند و ایران به شیوه گذشته، سایر مبادلات خود را عملی خواهد نمود.
جمهوری اسلامی؛ بازگشت دشت مغان کافی نیست!
جمهوری اسلامی در سرمقاله خود به ماجرای خصوصی سازی دشت مغان پرداخت و نوشت: هیات داوری، قرارداد فروش شرکت کشت و صنعت مغان را باطل گفت.این خبر، هرچند باعث خوشحالی تمام کسانی شد که از غارت شدن بیت المال توسط افراد سوداگر، دل آزرده و نگران بودند ولی این واقعیت را نیز باید در نظر گرفت که این اقدام مثبت فقط یک گام به سوی احقاق حق مردم نسبت به این ثروت بزرگ است و گام های مهمی باقی مانده اند که باید برداشته شوند. در خصوص همین اقدام نیز تعبیر درستی در خبرها بکار برده نشده، زیرا آنچه اعلام شده اینست که این قرارداد ابطال شده درحالی که تعبیر صحیح اینست که این قرارداد، باطل اعلام شده است. تفاوت در اینست که اگر گفته گردد ابطال شده، به این معناست که فروش شرکت، صحیح بوده و حالا آن را باطل نموده اند ولی واقعیت اینست که فروش این شرکت از اول باطل بوده و معامله قانونی صحیحی صورت نگرفته بوده و حالا هیات داوری این واقعیت را اعلام نموده است.با توجه به همین نکته که بسیار مهم و کلیدی است، باید توجه کرد که جریان خصوصی سازی یک جریان آلوده است و تا زمانی که این آلودگی رفع نگردد، اقداماتی از قبیل اعلام ابطال فلان معامله که با تصدی سازمان خصوصی سازی انجام شده و می گیرد، هیچ مسئله ای را حل نخواهد نمود. مشکلاتی که اکنون در خصوص چند شرکت بزرگ دیگر، که آنها را هم سازمان خصوصی سازی واگذار نموده، وجود دارند، نشان می دهند مشکل بسیار ریشه ایست و همه چیز باید از ریشه و اساس اصلاح شوند. ماشین سازی تبریز، کشت و صنعت هفت تپه، شرکت هپکو و پالایشگاه کرمانشاه نیز به همین مشکل مبتلا هستند و قرار است هیات داوری درباره آنها هم نظر بدهد.
اینکه چنین سرمایه های هنگفتی به راحتی با امضاء مسئولین سازمان خصوصی سازی در اختیار این و آن قرار می گیرند و به ثمن بخس فروخته می شوند، یک اتفاق کوچک نیست. این، یعنی حداقل دو مفسده بزرگ در حوزه خصوصی سازی وجود دارد. یکی نقص قانون و دیگری وجود عناصر فاسد در دستگاه های مرتبط با این معاملات. از کنار هیچیک از این دو مفسده نمی توان به آسانی گذشت. درباره نقص قانون، این سوال مطرح است که چرا دقت لازم در هنگام تصویب قانون صورت نگرفته و راه های نفوذ بسته نشده؟ درباره وجود افراد فاسد نیز این سوال وجود دارد که دستگاه های نظارتی و اطلاعاتی چرا بموقع اقدام نکردند و مانع چنین مفسده ها و سوء استفاده هائی نشده اند؟
قبلاً در چند نوبت تاکید کردیم و اکنون نیز تاکید می کنیم که ادامه کار سازمان خصوصی سازی با وجود این دو مفسده بهیچوجه به صلاح کشور نیست. واگذاری ها باید مدتی متوقف شوند و این سازمان حق هیچ اقدامی را نداشته باشد تا اولاً قانون مربوطه اصلاح گردد و ثانیاً عناصر فرصت طلب، سودجو و فاسدی که در دستگاه های ذیربط مرتکب چنین تخلفاتی می شوند شناسائی و حذف شوند. در خصوص این عناصر، حذف کردن کافی نیست. آنها باید تحت پیگرد قانونی قرار گیرند و محاکمه و مجازات شوند تا دیگران جرات ننمایند مرتکب چنین تخلفات و خیانت هائی شوند.
سوگمندانه باید اعتراف کنیم که در بدنه دستگاه های اجرائی و قضائی عناصری لانه نموده اند که مرتکب تخلفات و خیانت های تکان دهنده ای می شوند. دستگاه تقنینی هم در دوره های اخیر کارنامه بهتری از خود برجای نگذاشته است. در شرایطی که منازعات در سطوح مدیران ارشد کشور به صورت نگران نماینده ای ادامه دارد، رشد قارچ گونه عناصر فاسد در دستگاه ها متاسفانه امری کاملاً طبیعی است.
شرق؛ تکرار حکایت تختی برای شجریان
شرق در یکی از یادداشت های امروز خودبه قلم صادق زیبا کلام استادعلوم سیاسی دانشگاه تهران آورده است: چه چیزی تختی را سمبل و اسوه کرد؟ تشک کشتی، مدال المپیک ملبورن، ایستادن روی سکوی قهرمانی وزن هفتم دنیا؟ شاید؛ شاید اینها تختی را تختی کرد، اما حقیقت آن است که حبیبی، صنعتکاران، سوخته سرایی و خیلی کشتی گیران دیگر به مراتب از تختی بیشتر مدال دریافتد. پرسشی که درباره محمدرضا شجریان هم می توان تکرار کرد؛ آیا آواز، موسیقی و هنر شجریان، آن صندلی را که پنجشنبه و آدینه از مقابل بیمارستان جم تا بهشت زهرا و آرامگاه فردوسی بزرگ دیدیم برایش به وجود آورد؟ در اینکه صدای شجریان اسطوره بود، تردید نیست. در اینکه از همان ابتدا که 50 سال پیش از مشهد به تهران آمد فقط و فقط خواند و از موسیقی جدا نشد، باز هم هیچ تردیدی نیست. در اینکه هنر را ابزار ثروتمند شدن، مشهور شدن و کیا بیا برای خودش دست و پا کردن قرار نداد نیز شکی نیست، اما این همه شجریان نبود؛ همچنان که کشتی و کسب مدال همه تختی نبود. برای تختی شدن، برای محمدرضا شجریان شدن، باید چیزهای دیگری هم داشت. برای جای دریافت در قلب مردم باید صفات دیگری هم داشت. وقتی 60 سال پیش در بوئین زهرا زلزله همه چیز را نابود کرد، غلامرضا تختی پشت یک وانت در خیابان های تهران راه افتاد و یک تنه چندین برابر جمعیت شیر و خورشید برای مصیبت دیدگان آن خطه، یاری های مردمی جمع کرد. آیا اگر همه تیم ملی کشتی ایران آن روز جمع شده بودند، ممکن بود یک صدم تختی بتوانند یاری مردمی کسب نمایند؟ بعید به نظر می رسد. وقتی تختی وارد سالن می شد، سالن کشتی منفجر می شد. همان احساسی که مردم نسبت به محمدرضا شجریان پیدا نموده بودند. او هم در زلزله بم که آن خطه را سیاه پوش کرد، برای ساختن آن همه کار کرد. همین ها بود که وقتی سازش را بر می داشت و مرغ سحر را ترنم می کرد، قیامت به پا می شد. برای تختی شدن، برای محمدرضا شجریان شدن، داشته های دیگری باید؛ باید دلی پاک و صاف داشت، باید با مردم صادق بود و آنان را دوست داشت، با غم ملت اشک ریخت و با شادی آنها به وجد آمد. خیلی ها سعی می نمایند محبوب شوند، اما نمی توانند. جمله معروفی است که برخی ها را می توان سرگرم کرد، برخی را تا مدتی، اما آنچه مسلم است همه را برای همواره نمی توان سرگرم کرد. مشکل آنانی که می خواهند اما نمی توانند شجریان باشند، دقیقا همین جاست؛ از جایی دیگر به دل مردم نمی نشینند. خیلی ها نمی دانند برای تختی یا شجریان شدن، نیازی به شق القمر کردن نیست. رفتن شجریان به طرف مردم برای ایجاد محبوبیت و کاریزما نبود؛ تمام دلش رفت به سوی مردم و این دقیقا چیزی بود که مردم فهمیدند؛ مثل شعر فروغ که می گوید کسی می آید/ کسی می آید/ کسی که در دلش با ماست، در نفسش با ماست، در صدایش با ماست.... تختی و شجریان هم این گونه بودند؛ مردم احساس کردند قصد بهره برداری سیاسی از عواطف و احساساتشان را ندارند و اگر مردم، مردم می گویند، نه از سر حب جاه و جلال و به جایی رسیدن است، بلکه واقعا به مردم باور دارند. مشکل خیلی ها این است که متوجه نیستند مردم می فهمند و حس می نمایند و حس مردم در بیشتر اوقات، آدرس درست می دهد؛ درست مثل حس به محمدرضا شجریان.
منبع: اقتصادنیوز