اختلاف علمی بر سر برج تاریخی رادکان
به گزارش وبلاگ پاورست، هر بنای تاریخی قصه ای مبتنی بر واقعیت دارد که علت و نحوه ساختش را روایت می نماید. قصه هایی که از دل کاوش های باستان شناسی ، نسخ خطی و اسناد تاریخی به دست می آیند گاهی هم پرسش های پرشماری را برایمان به همراه دارند.
به گزارش خبرنگاران به نقل از روزنامه خبرنگاران، برج تاریخی رادکان خراسان که در 74 کیلومتری شمال غربی مشهد نهاده شده است هم از همین بناهاست. برجی باستانی که سال ها مخروبه بود و مردم بومی از آن برای نگهداری گوسفندانشان استفاده می کردند، پس از برآورد هایی که درباره کاربردهای ویژه اش در گاه شماری و معین روز نوروز و... مطرح شد، از سوی اداره میراث فرهنگی و گردشگری مورد بازسازی و احیا نهاده شد.
برج رادکان در روستایی به همین نام در شهرستان چناران استان خراسان رضوی واقع شده است؛ با بدنه ای استوانه ای شکل و گنبدی مخروطی، ارتفاعش به 25 متر می رسد و نمای خارجی بنا تا ارتفاع سه متری به صورت 12ضلعی و پس از آن تا زیر گنبد دارای 36تَرک یا نیم استوانه است.
در حالی که اگر داخل این بنا قرار بگیرید نمای هشت ضلعی را مشاهده خواهید کرد.منوچهر آرین، مهندس عمران و شیفته تاریخ و تمدن ایران است. او که چند سال در محل این برج، آنالیز های میدانی انجام داده، معتقد است این بنا ویژگی ها و کاربردهای خاصی در زمینه نجوم و گاهشماری دارد و ساخته خواجه نصیرالدین طوسی، دانشمند قرن هفتم هجری است. مهندس آرین در همین زمینه دو کتاب نوشته است؛ کتاب اول با عنوان نگاهی دیگر به برج ها توسط انتشارات میراث فرهنگی منتشر شده و کتاب بعدی با عنوان برج رادکان به فارسی و انگلیسی منتشر شده است. کار تا جایی پیش رفته که علی اصغر مونسان، رئیس سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری در 17اردیبهشت97 در چناران و در جمع خبرنگاران گفت: ثبت جهانی برج رادکان در دستورکار ما واقع شده است.این در حالی است که برخی باستان شناسان و مورخان علم نظرات متفاوتی را درباره ماهیت و کارکرد این برج مطرح می نمایند و معتقدند این برج برای کاربردهای نجومی ساخته نشده است و هیچ تفاوت خاصی با بناهای مشابهش در ایران ندارد.
حمایت میراث فرهنگی استان و سازمان میراث فرهنگی کشور از پژوهش های مرتبط با کاربردهای نجومی برج رادکان از یک طرف و نقدهای گوناگونی که تعدادی از پژوهشگران باستان شناسی و تاریخ علم از سوی دیگر به این موضوع مطرح می نمایند، مطالعه در خصوص کارکردهای این برج را به بن بست رسانده و سبب شده اکنون آنچه در فضای دانشگاهی میان منجمان، باستان شناسان و پژوهشگران تاریخ علم درباره کارکردهای برج رادکان مطرح می گردد با خطی که سازمان میراث فرهنگی نسبت به سیاست های تبلیغی گردشگری درباره کارکردهای نجومی و تقویمی این برج مطرح می نماید، همخوانی نداشته باشد.
بعلاوه آنالیز های جام جم نشان می دهد فعلا برای مطالعات بیشتر درباره این برج در فضای دانشگاهی نیز طرح خاصی دنبال نمی گردد. در این پفراینده ضمن واکاوی علت این اختلاف نظرها درخصوص کارکردهای برج تاریخی رادکان با متخصصانی از حوزه های گوناگون باستان شناسی، معماری و بازسازی بناها، تاریخ علم و میراث فرهنگی گفت وگو کرده ایم و به نظرها و پاسخ های مهندس آرین، به عنوان کسی که سال ها درباره این برج مطالعه کرده و مدعی کارکردهای گاهشماری برای این بناست به اختصار اشاره کرده ایم تا شاید از جهت این گزارش و در آستانه نوروز 1400، زوایای بیشتری از قصه این سازه زیبا و کهن و کارکردهای آن در استان خراسان رضوی برای خوانندگان جام جم رمزگشایی گردد.از دکتر روح ا... شیرازی، دکتر شاهرخ رزمجو و دکتر محمدمهدی مطیعی برای هدایت ها و همکاری شان در دسترسی به اطلاعات و برخی از اسامی و اشخاص تشکر می کنیم.
نظر باستان شناس حرفه ای به عنوان فرضیه اول: برج رادکان یک برج- مقبره است
رجبعلی لباف خانیکی، کارشناس ارشد باستان شناسی و مدیر سابق اداره میراث فرهنگی استان خراسان رضوی است. او که از منتقدان جدی نظرات منوچهر آرین درباره کاربرد تقویمی این برج است، درباره معماری این بنا می گوید: میل رادکان، برج-مقبره ای است که به لحاظ ساختار و سبک معماری شناخته شده است، زیرا علاوه بر بناهای همانندش که شامل برج مقبره علاءالدین در ورامین، برج مقبره گنبد قابوس، برج مقبره بسطام، برج-مقبره رادکان درکردکوی و... است، در داخل و حاشیه بسیاری از شهرها از این برج مقبره ها فراوانند که احتمالا دو منظوره بوده اند؛ آنها می توانستند فضای عبادی در کنار مدفن باشند و نیز به عنوان نشانه و نماد یک شهر در کنار راه ایجاد شده باشند.
در خصوص ساختار، کاربری و تاریخ بنای برج رادکان اظهار نظرهای متفاوتی مطرح شده است. محققانی مانند ماکس فان برشم، شیلا بلر، هرتسفلد، دونالد ویلبر، آرتور آپهام پوپ آن را در شمار برج مقبره ها قرار داده اند و تاریخ های 602، 603 و 680 هجری قمری را برای ساخت آن پیشنهاد کرده اند. از عبارتی که در کتاب جغرافیای تاریخی خراسان نوشته حافظ ابرو آمده است و مهندس آرین به آن استناد می نماید، دو برداشت می توان داشت. اول این که اصولا برج مورد نظر در رادکان نبوده بلکه در زادک بوده و دوم این که از 12دریچه آن در هر برجی ماه نو دیده می شده نه خورشید یا پرتو خورشید، حال این که در نظر آقای آرین صحبت از تابیدن نور خورشید است.
از مدیر سابق اداره میراث فرهنگی استان خراسان رضوی درباره کاوش های باستان شناسی در اطراف برج رادکان پرسیدیم و این که نشانه ای از مقبره در این کاوش ها پیدا شده است یا نه. لباف در پاسخ شرح داد: درون خود برج، مقبره ای وجود ندارد ولی نباید انتظار آن را هم داشت. مهندس آرین اطراف برج را کاوش کرده و اثری از قبر نبوده. ما هم در کاوش های خودمان درون صومعه غزالی قبری پیدا نکردیم ولی سنگ قبر وجود دارد. دلیلش این است که در دوران صفوی، اهل تسنن معتقد بودند نباید قبر زیر سقف باشد. مثلا مقبره شیح احمد جام، بایزید بسطامی و حسن خرقانی در بیرون از سقف بناها و ساختمان ها ساخته شده اند.
از طرفی محوطه بیرونی برج در گذر زمان کند و کاو شده است و مردم بومی آن قدر در آنجا کشاورزی کردند که شاید هرچه بوده هم از بین رفته است. در آن موقع وقتی معماری بنایی را می ساخته شرایط افلاک، قبله، هوا و جهت باد را در نظر می گرفته است، پس هر بنایی می توانسته یک بنای نجومی باشد. از نظر منطقی استناد ایشان به حرف حافظ ابرو برای کاربردهای نجومی برج نمی تواند قابل اعتنا باشد.
موضع میراث فرهنگی: از تحقیقات آزاد حمایت می کنیم
با توجه به تایید کتاب نگاهی دیگر به برج ها نوشته مهندس آرین از سوی سازمان میراث فرهنگی، سراغ مرجان اکبری، معاون اداره میراث فرهنگی خراسان رضوی رفتیم تا در جریان فرایند کار تحقیقاتی برج رادکان قرار بگیریم.
او ضمن اشاره به شرایط ثبت آثار در میراث فرهنگی درباره رویکرد میراث فرهنگی در برخورد با محققان آزاد گفت: اداره کل میراث فرهنگی مسوولیت ثبت آثار را به عهده دارد. این برج بنا به ویژگی های تاریخی اش و قدمتی که دارد به ثبت میراث فرهنگی رسیده و شناسنامه ای در میراث فرهنگی برایش ایجاد شده است. وقتی یک بنای تاریخی مورد تحقیق قرار می گیرد از زوایای زیادی آنالیز می گردد و نتایج این آنالیز ها به مستنداتی که درباره آن اثر وجود دارد افزوده، ولی وارد شناسنامه اش نمی گردد.
در طول زمان پژوهشگران زیادی درباره یک بنا تحقیق می نمایند. از نظر ما این تحقیق ها چه محصول کار یک دانشجو یا متخصص همان رشته باشد و چه کار فردی باشد که به صورت آزاد تحقیق می نماید، قابل آنالیز است. تحقیقاتی که مهندس آرین به عنوان یک پژوهشگر آزاد از اوایل دهه80 آغاز کرد برای ما ارزشمند است. از این رو میراث فرهنگی مستندات ایشان را که در کتاب نگاهی دیگر به برج ها جمع آوری شده بود، منتشر کرد.
در چنین حالتی ممکن است مخاطبان کتاب، بنا را بر این بگذارند که نتایج مطالعات نویسنده چنین کتابی به منزله تایید رسمی کار تحقیقاتی او از نظر سازمان میراث فرهنگی است. این موضعی بود که از مرجان اکبری پرسیدیم و او در پاسخ گفت: وقتی میراث فرهنگی اجازه چاپ کتابی را می دهد قطعا مطالب را قابل اعتنا می داند اما آیا کار تمام شده و باید بدون چون و چرا آن را پذیرفت؟ عده ای معتقدند بنایی که در متون باستانی به آن اشاره شده در رادکان نبوده و در روستای دیگری به نام زادک واقع شده است. هر کسی که این ادعا را دارد باید درباره اش تحقیق و آن را ارائه دهد. فضای علمی خاتمه ندارد. جهت پژوهش همیشه ادامه دارد. برای آنالیز کاربردهای نجومی در کنار یک گروه باستان شناسی باید یک گروه نجومی و محققان معماری هم حضور داشته باشند و تحقیقات میدانی لازم را انجام دهند.
نظر پژوهشگران تاریخ علم: ویژگی های برج رادکان در تاریخ نجوم نه عجیب است و نه جدید!
از آنجا که ویژگی های مطرح شده از سوی مهندس آرین برای برج رادکان با نجوم باستان پیوند اساسی خورده است لازم بود تا با یک محقق خبره که هم به نجوم و تاریخش آشنا باشد و هم اسطرلاب و ابزارهای نجومی قدیم را بشناسد صحبت کنیم. از این رو با دکتر محمد باقری تماس گرفتیم. او از تاریخ نگاران پیشکسوت ریاضیات و نجوم و عضو شورای پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران است.
دکتر باقری طی سال ها تدریس در دانشگاه به نگارش مقالات و کتب متعدد پرداخته و سردبیر مجله میراث علمی اسلام و ایران است. وقتی از او خواستیم تا به چند پرسش ما درباره برج رادکان پاسخ بدهد با صبر و حوصله شرحات فراوانی درباره مسأله ارائه اما تأکید کرد حاضر به مصاحبه در این زمینه نیست و تمام آنچه لازم بوده در این باره گفته گردد را قبلا دکتر امیرمحمد گمینی در مقاله ای در مجله میراث علمی اسلام و ایران (سال چهارم، شماره اول، بهار و تابستان 1394) گفته است.
دکتر امیرمحمد گمینی، هیات علمی پژوهشکده تاریخ علم دانشگاه تهران و پژوهشگر تاریخ نجوم است. او در مقاله اش، کتاب برج رادکان نوشته منوچهر آرین را نقد می نماید و نوشته های او را بدون اعتبار می خواند. ازجمله در بخشی از مقاله که در مجله میراث اسلام و ایران (سال چهارم، شماره اول) منتشر شده نوشته است: شاهد متنی نویسنده برای این ادعاها عبارتی است از کتاب تاریخ حافظ ابرو که پس از ذکر قریه های طوس می نویسد: قریه زادک، خواجه نصیر را آنجا برجی بوده است که دوازده دریچه داشته است، در هر برجی که ماه نو شدی از یک دریچه می کرده است.
به نوشته معجم البلدان، زادک قریه ای است در توس خراسان. اما نویسنده اصرار دارد که این عبارت درباره قریه رادک یا رادکان است و آن نقطه سهوا اضافه شده است. در حالی که رادکان خودش مدخلی جدا در کتاب حافظ ابرو دارد و در آنجا هیچ اشاره ای به این برج نشده است.
از طرف دیگر در این عبارت به صراحت از فعل ماضی بعید استفاده شده و ظاهرا در زمان حافظ ابرو هم اثری از این برج نبوده است. بنابراین چطور می توان پذیرفت که زادک همان رادک و رادک همان رادکان و برج زادک همین برج رادکان باشد؟ [...] با این حال نویسنده معتقد است چون این برج دوازده دریچه دارد، نور خورشید از این دریچه ها وارد می گردد و روی دیوارهای داخلی آن حرکت می نماید و با معین کردن محل افتادن نور از این دریچه ها می توان لحظات اعتدالین و انقلابین و همچنین آغاز تمام ماه های شمسی را یافت.
یک تأمل ساده نشان می دهد که حرکت پرتوهای داخل شده از پنجره ها و دریچه های تمام ساختمان های جهان دارای چنین ویژگی ای هستند [...] ولی این باعث نمی گردد که این ساختمان رصدخانه گردد. شاید تنها ادعایی که از سوی نویسنده محترم در این کتاب جای توجه و تأمل دارد، وجود درهای ورودی برج است که در راستای 30 درجه ای از شرق و غرب نهاده شده اند و بنابراین به این وسیله می توان حدود آغاز زمستان و آغاز تابستان را در لحظه طلوع زمستانی و غروب تابستانی خورشید مشاهده کرد.
اما معلوم نیست آیا استقرار درها در این جهات تعمدی بوده است یا نه! زیرا اگر عمدی در کار بود توقع می رفت که دو در دیگر در راستای مقابل آنها نیز قرار گیرد تا طلوع تابستانی و غروب زمستانی خورشید نیز معین گردد. به هر حال عجیب نیست اگر چنین برجی برای آن که آغاز حدودی تابستان و زمستان را به کشاورزان یادآوری کند به این نحو ساخته شده باشد. [...] هر طلبه ساده ای که با نجوم کروی آشنایی داشته، می توانسته است چنین محاسبه ای انجام دهد و محل طلوع و غروب خورشید را بیابد.
با توجه به این آرا از دکتر گمینی پرسیدیم اگر ویژگی های نجومی مطرح شده درباره برج صحت داشته باشند آن وقت چه نظری دارند؟ وی در پاسخ به جام جم گفت: در تاریخ علم نجوم چنین چیزهایی عجیب و جدید نیست. زیرا ما می دانیم دانشمندان ایرانی آن موقع، در علم نجوم بسیار پیشرو بودند. این داستان، قصه شبه علم است که درباره عدد پی هم وجود داشته است. زمانی فردی مدعی شد مقدار دقیق عدد پی را محاسبه کرده و آن را به دست آورده است. اما چون به میهن دوستی ارتباطی نداشت تا این حد مطرح نشد. این برج حتی با دقت نمی تواند آغاز فصل ها را نشان بدهد. با این حال ما پذیرفتیم که تا حدودی قابل تشخیص است ولی بحث این است که چنین چیزی ممکن است در هر بنایی اتفاق بیفتد، مثلا کشاورزها برای کارشان از همین چیزها استفاده می کردند و این پدیده تازه و متفاوتی نیست.
از دکتر گمینی درباره روش علمی صحیح برای آنالیز چنین بنایی پرسیدیم و این که چه کسانی یا چه سازمان هایی متولی تحقیق و کاوش در خصوص برج های این چنینی هستند. وی در پاسخ گفت: فرایند کار به این شکل است که باستان شناس در ابتدا چیزی را پیدا و بعد مورخ درباره آن تحقیق می نماید یا برعکس. اما در این میان کاربرد نجومی روی بورس است. چون هرآنچه که شرحی برایش نباشد را به کاربردهای نجومی ارتباط می دهند. حتی چنین کاربردهایی را برای اهرام مصر هم عنوان می نمایند که محل شک و بحث است. مثلا فون دنیکن می گوید موجودات فضایی آمده اند و این بناهای عجیب را ساخته اند. او در این باره کتاب های زیادی نوشته که بسیار هم پرطرفدار و پرفروش است. دکتر گمینی تصریح می نماید: برای چنین مسأله ای کار میدانی ضروری است. مراکز پژوهشی باید بودجه لازم برای این کار را درخواست نمایند تا مطالعات و آنالیز ها به صورت آکادمیک انجام گردد. نهادی وجود ندارد که آنالیز کند عدد پی واقعا چند است. چرا؟ چون ریاضیدان ها بر سر این عدد با هم توافق دارند.
همان طور که قبلا نوشتم: این که جناب آرین تحصیلاتی در زمینه تاریخ علم و نجوم ندارند به خودی خود اشکالی ندارد، چنان که افرادی هم پیدا می شوند که بدون تحصیل دانشگاهی پژوهش خوبی انجام می دهند، یا برعکس فارغ التحصیلانی هستند که پس از کار زیر نظر استادان راهنما از نوشتن یک مقاله پژوهشی عاجزند. ولی وقتی بدون تحصیلات کافی دست به کاری بزنیم و از عهده اش برنیاییم، یعنی با فوت وفن پژوهش در آن زمینه آشنا نیستیم. از آن بدتر این است موضوعی را که متخصصان بر سرش توافق ندارند به حوزه عمومی بکشانیم. در این صورت آیا نمی توان ایراد گرفت که مگر تحصیلاتی در این زمینه داریم که به خود چنین اجازه ای داده ایم؟*
این پژوهشگر تاریخ علم تأکید کرد: من معتقدم هرکسی باید این امکان را داشته باشد تا کتابی که نوشته را چاپ کند. اما باید متخصص ها هم درباره اش نظر بدهند و نقدش نمایند. چاپ کتاب از طرف میراث فرهنگی به معنای آن است که همه مطالب تایید شده است. در حالی که لازم بود پیش از آن از متخصص ها یاری گرفته گردد.
*بخشی از جوابیه منتشرنشده دکتر گمینی در پاسخ به جوابیه آقای آرین که در مجله میراث به چاپ رسید و در مصاحبه جام جم با او بر آن تاکید شد. منوچهر آرین در پاسخ به نقدهای دکتر گمینی، جوابیه ای نوشته که در مجله میراث (سال هشتم، شماره اول) منتشر می گردد و شرحاتی می دهد که در گفت وگویی که با او داشتیم بخشی از آن را می خوانید.
نظر دانشیار باستان شناسی: علم با همین تایید و رد نظرات پیش می رود
برای پیگیری بیشتر موضوع و روشن شدن زوایای اختلاف نظر محققان سراغ پژوهشگاه باستان شناسی میراث فرهنگی رفتیم؛ جایی که کتاب اول مهندس آرین (نگاهی دیگر به برج ها) در آنجا مورد آنالیز نهاده شده و اجازه چاپ آن صادر شده است.
دکتر محمد مرتضایی، دانشیار پژوهشکده باستان شناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی درباره تایید کتاب آقای آرین و نظر میراث فرهنگی کشور درباره این تحقیقات به جام جم گفت: آنچه در کتاب مطرح شده است، نظریاتی است که بر اساس تحقیق و تجربه ارائه شده و در نهایت، کار مهندس آرین به عنوان یک پژوهش منتشر شده است. اما این به معنای تایید کار ایشان نبوده است.
اگر نظر من را درباره برج بپرسید، می گویم با رجبعلی لباف هم نظر هستم. اگر اجازه ندهیم کسی نظر بدهد و نتیجه تحقیقی که انجام داده را بیان کند آن وقت سدی جلوی پیشرفت علم ایجاد نموده ایم. معنای کار علمی همین است که یک نفر درباره موضوعی تحقیق می نماید، بعد ده ها و صدها نفر در خصوص رد یا تایید آن نظراتی می دهند. به نظر من بهتر بود در ابتدا یا خاتمهی کتاب قید می شد که این دیدگاه محقق است و الزاما دیدگاه مورد تایید ناشر نیست و هنوز تحقیقات می توانند تکمیل شوند. ما نباید باب علم را ببندیم؛ اگر کتاب نگاهی دیگر به برج ها را بخوانید خواهید دید نویسنده درباره تاریخ بنا اطلاعات جامعی آورده است. حتی درباره برج های دیگر هم شرحات ارزشمندی جمع آوری و ارائه کرده است.
نظر پژوهشگر بازسازی: ساخت این بنا در زمانی که تقویمی نبوده ارزشمند است
دکتر سیاوش صابری، حوزه تحصیل و فعالیتش معماری و بازسازی بناهای تاریخی است. او در زمان پژوهش های منوچهر آرین، مدیرکل حفظ و احیای بناها و محوطه های تاریخی کشور بوده و اکنون سرپرست کمیته علمی معماری بومی ایران است. از او درباره نتیجه مطالعات و قابل تحقیق بودن این که چه کسی برج را ساخته پرسیدیم و این طور پاسخ داد: اگر فرض کنیم کاربردهای نجومی و تقویمی این برج قابل اثبات باشد، باید این را بپرسیم که چنین چیزی تصادفی است یا از قبل طراحی شده و محصول فکر یک شخص است؟ حال می خواهد آن شخص خود خواجه نصیر بوده باشد یا هر شخص دیگری.
در واقع این که برج رادکان را دقیقا خود خواجه نصیرالدین طوسی ساخته یا نه فعلا قابل اثبات نیست اما افرادی نقدشان به این است که این برج کاربردهای نجومی منحصر به فردی ندارد و از دیگر بناهای مشابه، متمایز نیست. در این صورت آنها باید چند نمونه مشابه را در خراسان نشان بدهند و کاربردش را هم معرفی نمایند ولی اگر نمی گردد نمونه مشابهی آورد پس باید بیشتر به این برج توجه کنیم.
نمی توان این طور استدلال کرد که اطلاعات نجومی یا کاربردهای آن برای دانشمندان ایرانی آن دوره واضح بوده و چیز شگفت انگیز و عجیبی نیست، پس این بنا هم اعتبار و ارزشی ندارد. سکه ساسانیان امروزه دیگر ضرب نمی گردد و اگر هم بخواهیم نمونه مشابه آن دوره را بسازیم برایمان کار سختی نیست و حتی ممکن است بهتر از نمونه های زمان گذشته هم بگردد اما معنایش این است که سکه های دوره ساسانیان چیز با ارزشی نبودند؟ وقتی بنایی ساخته می گردد روشن است که معمار از فناوری زمان خودش استفاده کرده و ارزش هر چیزی را باید در همان زمان بسنجیم.
تا آنجا که ما می دانیم این در خصوص همه بناها رخ نداده است. آیا ممکن است برای مردم 900 سال پیش دانستن روز اول نوروز که امکانات روزگار ما را برای تقویم نداشته اند این قدر بی ارزش بوده باشد؟ این برج در زمان خلافت عباسی و در قلب بغداد یا در سمرقند، پایتخت دوره تیموری ساخته نشده است بلکه در روستایی در خراسان بنا شده و این نکته بسیار مهمی است. اگر شک داریم چطور می گردد روز نوروز را با آن پیدا کرد باید استدلال علمی کنیم و خودمان محل را به دقت آنالیز کنیم.
از دکتر صابری درباره کتاب مهندس آرین و این که آیا برج رادکان، واقعا نمونه مشابه دیگری دارد یا نه پرسیدیم و او گفت: هرکسی به حوزه ای علاقه مند باشد می تواند خودش برود و مطالعه و پژوهش کند. ما نمی توانیم مانع پژوهش آزاد افراد بشویم. به نظر من ما نمی توانیم بگوییم چون دولت پول نمی دهد اگر کسی می خواهد با هزینه شخصی تحقیقی انجام بدهد نباید کار کند.
دکتر صابری ادامه داد: سؤال اینجاست که چرا کسی خودش نمی رود و حرف های مطرح شده در کتاب را از نزدیک آنالیز نمی نماید؟ یک متخصص نجوم می تواند بیاید و بگوید این نور از این دریچه با شرایطی که آقای آرین می گوید رد نمی گردد و حرف ایشان را نقض کند و نظر خودش را شرح دهد. اما باید برایش استدلال علمی بیاورد. یکی از نقدهایی که درباره نوشته های آقای آرین مطرح می گردد این است که مقصود حافظ ابرو در جمله ای که به برج ساخته خواجه نصیر اشاره داشته اصلا رادک یا رادکان نبوده و از منطقه زادک یا زاک یاد می نماید و در نسخه اصلی کتاب نقطه به وضوح دیده نمی گردد. این مسأله احتیاجمند نظر نسخه شناس است.
چرا گفته می گردد برج رادکان احتمالا کارکرد تقویمی داشته است؛منوچهر آرین پاسخ می دهد
در جریان تهیه این گزارش وقتی نقدهای مطرح شده از سوی متخصصان را با مهندس منوچهر آرین مطرح کردیم، او هم زمان زیادی گذاشت تا پاسخ سؤالات مان را بدهد و کتاب هایش را در اختیار گروه دانش روزنامه جام جم قرار داد تا با دقت آنالیز شان کنیم. منوچهر آرین، فارغ التحصیل مهندسی عمران از دانشگاه امیرکبیر در سال 1351 است و 22 سال است که در موضوع برج رادکان تحقیق و کاوش می نماید. او طراح و سازنده یکی از عظیم ترین ساعت های آفتابی کشور و گنبدآسمان نمای آرین در دبیرستان حسین فاتح مشهد است.
یکی از جدی ترین انتقادها و پرسش ها از او درباره برج - مقبره بودن برج رادکان است و این که با چه استدلالی می گردد گفت این برج نمی تواند آرامگاه باشد؟ او در پاسخ گفت: در گذشته معمولا وقتی افراد مهم به خاک سپرده می شدند اعلام می شده که این شخص در فلان منطقه دفن شده است. مثل آرامگاه خواجه نصیر طوسی که به صراحت در منابع اعلام شده در حرم کاظمین بغداد دفن شده است.
از طرفی مرسوم بوده برای افراد خاص، یک سرداب می ساختند و سپس آرامگاه بنا می شده است اما در میان برج رادکان سردابی وجود ندارد. مردم در گذشته، مردگان خود را معمولا در کنار قبر افراد مهم دفن می کردند اما در کنار برج رادکان سنگ قبری وجود ندارد. چند سال پیش با حضور دکتر سیاوش صابری، در مرکز برج حفاری انجام شد اما سردابی به دست نیامد و نمی گردد صرفا با اظهارنظر بدون منبع درباره اش تصمیم بگیریم. مهندس آرین معتقد است: در واقع این جمله علمی نیست که بگوییم این برج شبیه برج دیگری است، پس آرامگاه است.
وی ادامه داد: در نوشته های فارسی متاخر، اولین کسی که درباره این برج اظهارنظر کرده است صنیع الدوله بوده است. او در سال 1284 هجری قمری برج رادکان را از نزدیک دیده و درباره آرامگاه بودن آن در آگاه الشمس بدون ذکر ماخذ و منبعی اظهارنظر کرده است. ون برشم، هرتسفلد، ویلبر و بلر هم از پژوهشگرانی بوده اند که بدون ذکر منبع و اشاره به متون کهن، نظراتی ضد و نقیض درباره آرامگاه بودن برج مطرح کرده اند. شیلا بلر در نوشته هایش آورده که برج رادکان آرامگاه امیرعبدا... است.
من هم به ایشان ایمیل زدم و پرسیدم شما بر چه اساسی می گویید اینجا آرامگاه است؟ پاسخ ایشان این بود که از کتیبه بالای برج از پایین عکس گرفتند و عکس دقت لازم را نداشته است و در نهایت ایشان نتوانستند نام امیرعبدا... را روی کتیبه برج نشان دهند و مقاله خود را در این مورد تایید نکردند.
شهاب الدین عبدا... (یا نورا...) بن لطف ا... بن عبدالرشید خوافی معروف به حافظِ اَبرو، درگذشته در سال 833 هجری قمری، تاریخ نگار و جغرافیدان مشهور ایرانی در عصر تیموری صاحب آثاری در تاریخ اسلام و ایران؛ به ویژه مربوط به دوره تیموری و شاهرخ است. او در کتاب جغرافیای تاریخی خراسان نوشته است: قریه رادک، خواجه نصیر را آنجا برجی ساخته بوده که دوازده دریچه داشته است و در هر برجی که ماه نو می شده از یک دریچه می کرده است این جمله ای است که توجه مهندس آرین را به کارکرد نجومی برج رادکان جلب کرده است.
از او خواستیم درباره روش آغاز تحقیقاتش درباره رادکان شرح دهد. مهندس آرین در پاسخ گفت: وقتی اولین بار برج را دیدم فکر می کردم چرا برج باید دو در و بسیاری دریچه داشته باشد؟ مدتی برای تحقیق به بخش نسخ خطی کتابخانه آستان قدس مشهد رفتم و حدود یک سال و نیم مطالعه کردم. نسخه اصلی نوشته حافظ ابرو را در موزه ملک دیدم. بر پایه نوشته حافظ ابرو، برج رادکان در منطقه توس، تنها برجی است که 12 دریچه در زیر گنبد درونی خود دارد و می تواند با نور دریچه های خود گاهشماری کند. زیرا نام خواجه نصیر را به عنوان سازنده برج دیدم. تحقیق را ادامه دادم و سعی کردم بفهمم مهم ترین فرمول ها و ابزار نجومی آن موقع چه بوده است و بالاخره رسیدم به کره، اسطرلاب، سُدسِ فخری و... در نهایت با مطالعه کتاب های خطی آن موقع و نمونه های مشابه اسطرلاب هایی که در موزه آستان قدس بود توانستم کار ساخت آن را بفهمم و نمونه آن را با دقت بسازم.
با وجود این که در کتاب های مهندس آرین، ویژگی های بسیاری درباره کاربردهای نجومی برج مطرح شده است از او خواستیم درباره مهم ترین آنها شرحی اجمالی بدهد. وی پاسخ داد: راستای دیوار کنار یکی از درهای برج رادکان از 12دیوار منتظم، نصف النهاری است. دیوار موازی با آن هم همین خاصیت را دارد. با مطالعه متون خواجه نصیر فهمیدم که در آن موقع با یاری اسطرلاب مخصوص عرض جغرافیایی 37 درجه می دانستند که طلوع اول زمستان، با غروب اول تابستان در یک امتداد است و با راستای شرق و غرب 30درجه زاویه دارد و این دانش را داشتند که دو در بسازند در جهت طلوع و غروب آفتاب اول زمستان و اول تابستان.
مهندس آرین ادامه می دهد: ما وقتی یک 12ضلعی منتظم بسازیم و دو دیوارِ آن را نصف النهاری قرار دهیم و بخواهیم دو در، در میان دو دیوار مجاور آن قرار دهیم، باید فقط در عرض جغرافیایی 37درجه قرار داشته باشیم. برج رادکان کردکوی و بسیاری از سازه های کهن وسط کوه ها و تپه هاست و به سبب بسته بودن افق آنها آغاز طلوع و غروب خورشید به ارتفاع صفر خورشید از طریق کوه ها قابل مشاهده نیست و نمی تواند چنین ویژگی هایی داشته باشد. از این رو بود که من حدس زدم مهندسی که برج رادکان منطقه توس عظیم را ساخته حتما آنالیز های بسیاری انجام داده و متوجه شده است افق اطرافش باز است و طلوع آغاز زمستان و غروب آغاز تابستان خورشید قابل مشاهده است، این نشان می دهد پیش از ساخت، مکان یابی دقیقی برای آن صورت گرفته است. از آنجا که نوروز قدمت بسیار دیرینه ای در ایران دارد، تصمیم گرفتم ویژگی های برج را در آن بازه زمانی خاص آنالیز کنم.
بعد از مدتی رفت وآمد و تحقیق، متوجه شدم نوری که روز قبل از نوروز از دریچه سمت 120درجه عبور می نماید و در لبه سقف در روبه روی خود، اول نصف می گردد و در روزِ نوروز از آجرهای لبه سقفِ در رد شده و تمام آن نور آفتاب بر کف درگاه در می افتد و به این شکل رسیدن نوروز را نشان می دهد (عکس پایین صفحه را نگاه کنید). سال ها بعد از منجمان انجمن نجوم مشهد و تعدادی از کارشناسان میراث فرهنگی خواستم با من همراهی نمایند؛ رد عبور نور را روی دیوار و کف در علامت زدیم و این کار چند سال تکرار شده و در صورتجلسه های میراث فرهنگی آمده است.
روز نوروز و یک روز پیش از نوروز و روز اول مهر را می توانیم با این دریچه سمت 120 پیدا کنیم. اولِ زمستان و اولِ تابستان هم در بین دو در قابل ردیابی است و همه اینها دقیقا مطابق جمله حافظ ابروست. بعد از چاپ کتاب اولم در انتشارات میراث فرهنگی به نام نگاهی دیگر به برج ها، یک سال تمام به آنالیز همه دریچه ها پرداختم تا پی ببرم جریان از چه قرار است، بیش از 20هزار عکس از آفتاب دریچه ها گرفته ام و نور دریچه ها را روی دیوارها نشانه گذاری کردم. برای آنالیز برخی از دریچه ها به ناچار از داربست هایی که در برج بود بالا رفتم تا علت آن را پیدا کنم.
می دانستم برج رادکان کاملا قرینه سازی شده است و دیدم که دریچه سمت 80 درجه قرینه سازی نشده و به سمت دیگری برگشته است. بعد دیدم جهت سه دریچه دیگر هم تغییر داده شده است. سپس متوجه شدم در معماری قرینه سازی این کار غیرمعمول، عمدی بوده و به سبب آن است که نور آفتاب، وقتی از دو دریچه با این روش روی یک دیوار می افتد اطلاعات تازه نجومی به همراه دارد. تغییرات زمان ورود نور آفتاب دو دریچه یا خاتمه آنها در کنار هم می تواند تغییرات زمان تازه ای را به ما بدهد و روش گاهشمارِ دیگری برای روزهای تقویمی سال به حساب می آید. پس از آن متوجه شدم امکان پیداکردن روز شب یلدا و روز اول دی ماه با دقت بسیاری هم به یاری برج امکان پذیر است. عکس ها و جدول های این موضوع در کتاب برج رادکان فارسی و انگلیسی آمده است و برای درکش احتیاج است با خاصیت و کاربردهای اسطرلاب هم آشنا باشید.
مهندس آرین اشاره دارد به این که اصولا برای درجه بندی دایره دورِ افق، صفر را روی نقطه شمال می گذارند و از آنجا بقیه دایره را درجه بندی می نمایند و تا 360 پیش می فرایند. برج رادکان هم 36ترک نیم ستونی دور خود دارد که با سمت 360درجه دور تا 5درجه سمت منطبق است و حالا که این تقسیم بندی را آنالیز می کنیم می بینیم همه اینها محاسبه شده بوده و اتفاقی نبوده است. برج رادکان قابلیت پیدا کردن زمانِ اذان ظهر را با دقت زیادی دارد. بسیاری از بناهایی که ساخته می شدند از فواصل دور قابل مشاهده بودند و مردم با دانستن این که نور آفتاب هنگام اذان ظهر روی کدام ترک می افتد می توانستند به راحتی زمان شرعی اذان ظهر را از راه دور تشخیص دهند و نماز ظهر را بجا بیاورند.
درباره نام رادک یا زادک (در وجود یا نبود نقطه در کلمه رادک در نسخه تصحیح شده نوشته حافظ ابرو نظرات متفاوتی وجود دارد) نقدهای زیادی در متون کهن مطرح می گردد که موضوع بخشی از گفت وگوی جام جم با مهندس آرین شد. پرسش ما این بود که چطور می گویند محدوده برج رادکان، همان جایی است که حافظ ابرو در کتاب جغرافیای تاریخی خود آورده است؟ وی در پاسخ گفت: گذاشتن نقطه روی حرف ر رادک بر پایه نوشته های نسخه های خطی نیست و نوشتن آن به صورت زادک غیرعلمی است. چون در هیچ نسخه ای نقطه ز وجود ندارد و از نظر برابری حروف رادک با زاک برابر نیست. به نظر من و بر پایه دانسته های جدید برج رادکان، حافظ ابرو در سلسله مراتبِ روستاهای توس به سمت اندرخ اشتباه کرده است و جمله بالا را باید به منطقه عظیم توس و بخش رادکان نسبت می داد. این موضوع به سبب این است که حافظ ابرو در کتاب خود تمام مکان هایی را که ذکر کرده از نزدیک ندیده بوده و نوشته خود را بر پایه گفته یا نوشته های از دست رفته یا اشتباه کاتبان نوشته است.
طی بازدیدی که به اتفاق محمود طغرایی، باستان شناس اداره میراث فرهنگی خراسان از روستای زادک انجام دادیم، اثری از یک برج یا حتی تپه ای باستانی وجود نداشت و گزارش این بازدیدها در اداره میراث فرهنگی مشهد موجود است.
مهندس آرین همیشه با کارشناس های میراث فرهنگی در ارتباط بوده و آنها چه در زمان بازسازی برج رادکان و چه در زمان چاپ کتاب نگاهی دیگر به برج ها با او همکاری کرده اند. او درباره نحوه شکل گیری این ارتباط و فرایند چاپ کتاب گفت: سازمان میراث فرهنگی بعد از آشنایی با تحقیقات من، معرفی نامه های مختلفی برای دیدنِ برج های باستانی مشابه در سراسرِ ایران برایم صادر کرد تا بتوانم آنها را از نزدیک آنالیز کنم.
حدود سال 81 سازمانِ میراث فرهنگی (آن موقع به وزارتخانه تبدیل نشده بود) با حضور معاونت کل پژوهشی وقت و متخصصان دیگر در تهران و در سازمان میراث فرهنگی جلسه ای ترتیب دادند. همان زمان گزارشِ مفصلی از کارهای پژوهشی صورت گرفته ام را در جلسه ارائه کردم که بسیار استقبال کردند و مجوزِ چاپ کتاب نگاهی دیگر به برج ها هم از سوی میراث فرهنگی صادر شد.
انتشار کتاب، بعد از مدتی به دلیل کمبود بودجه متوقف شد و پس از آن دکتر سیاوش صابری که رئیس میراث فرهنگی خراسان بودند گفتند ما کتاب را در مشهد چاپ می کنیم و بخشی از هزینه را میراث فرهنگی متقبل شد و بقیه را شخصا پرداخت کردم.
راز سر به مهر برج رادکان
آنچه در کل و از خلال گفت وگوها دریافت می گردد این است که سازمان میراث فرهنگی درباره کارکردهای تاریخی برج رادکان، چنان تحت تأثیر آرا و کوشش های ارزشمند یک محقق ایرانی علاقه مند به مطالعه بناهای باستانی نهاده شده است که احتیاجی به دریافت نظر دیگر متخصصان در دانشگاه ها و پژوهشگاه ها احساس نکرده و به طور کلی دیدگاه و جهتگیری جامعه علمی (Science Community) درخصوص کارکرد یک بنای تاریخی را در نظر نگرفته است؛ اتفاقی که بعید نیست در حوزه های دیگر درباره بناهای دیگر نیز اتفاق افتاده باشد و از لزوم کوشش برای برقراری ارتباط موثرتر و توسعه هر چه بیشتر فضای گفت وگوی علمی در بدنه کارشناسان این سازمان با پژوهشگران باستان شناس، اخترشناس و محققان تاریخ علم در دانشگاه ها خبر می دهد.
با وجود همه گفت وگوهایی که با افراد متخصص در حوزه های مرتبط با برج رادکان داشتیم همچنان می توان از جوانب متنوع دیگری به این برج و اسرار رمزگشایی نشده اش نگاه کرد. اما آنچه مسلم است این که برای اظهارنظر در خصوص کاربری این برج، فارغ از این که برج رادکان، مقبره بوده یا خواجه نصیرالدین طوسی آن را ساخته یا همان برجی است که حافظ ابرو به آن اشاره کرده است، به انجام تحقیقات دانشگاهی بیشتری درباره کاربردهای آن احتیاج است. مراکز علمی و دانشگاه ها می توانند روی کارکردهای مطرح شده درباره برج که اکنون به نگاه رایج در میراث فرهنگی نسبت به این بنا تبدیل شده، آنالیز عملی و میدانی انجام دهند و در نهایت درستی یا نادرستی آن را بدون سوگیری و در قالب مقالات علمی مستدل، تایید یا رد نمایند.
منبع: جام جم آنلاین