آمریکا با ایران چه می نماید؟
به گزارش وبلاگ پاورست، داوود هرمیداس باوند استاد روابط بین الملل در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: با نزدیک شدن به انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا، کاخ سفید برای رسیدن به یک دستاورد که بتواند شکست های دولت ترامپ را در مسائل داخلی - به ویژه مقابله با ویروس کرونا و ناآرامی های خیابانی - تحت الشعاع قرار دهد، بر پرونده ایران متمرکز شده است.
شرق در ادامه نوشت: آمریکا در شورای امنیت به دنبال بازگرداندن تحریم تسلیحاتی بود که در برجام برای آن سقف زمانی معین شده است. بهانه نخست آمریکا این بود که تحریم های تسلیحاتی ایران در مهر ماه لغو می شود و این مسئله بر شرایط خاورمیانه اثرگذار است. اما بی توجه به آن است که همه کشور ها باید حداقلی از توان نظامی را برای دفاع مشروع از خود داشته باشند، ولی آمریکا به دنبال خلع سلاح کامل ایران است. استدلال آمریکا هم درباره تمدید تحریم های تسلیحاتی و هم بازگرداندن تحریم ها برای اکثریت کشور ها قابل توجیه و پذیرش نبود.
با وجود ناکامی آمریکا در زمینه تمدید تحریم های تسلیحاتی، مجددا به این بهانه که مشارکت نماینده در قطع نامه 2231 است، خواستار اسنپ بک شد، اما این بهانه هم مورد پذیرش جامعه جهانی قرار نگرفت و 13 عضو شورای امنیت با این درخواست مخالفت کردند. کوشش آمریکا برای فعال کردن یک جانبه مکانیسم ماشه در حالی که هیچ کشوری با این خواست واشنگتن موافق نیست، به نوعی تجاوز به حقوق بین الملل و شورای امنیت است و پیگیری و اصرار ایالات متحده در این زمینه سؤال برانگیز است.
پافشاری آمریکا بر تحریم ایران را باید در چارچوب کمپین های تبلیغاتی انتخابات ریاست جمهوری ماه نوامبر ارزیابی کرد. ترامپ می خواهد روش خود در برخورد با جمهوری اسلامی را دستاورد معرفی کند و بگوید با این کار، صلح و امنیت بین المللی را هم تأمین نموده است. آمریکا با تحت فشار قراردادن ایران درصدد است زمینه مذاکرات دوجانبه میان تهران و واشنگتن را مهیا کند.
ترامپ و تیم همراه او تصور می نمایند با فشار حداکثری ایران وادار به تبادل نظر با ایالات متحده می شود. مخالفت اتحادیه اروپا با درخواست آمریکا در حالی اتفاق افتاده که اروپا و آمریکا تعاملات زیادی در زمینه های سیاسی، اقتصادی، نظامی و... دارند. اما اتحاد فراآتلانتیکی آن ها در دوران ترامپ به شدت آسیب دید و اروپایی ها دل خوشی از ترامپ ندارند. آن ها هرچند در بسیاری از موضوعات مانند مسائل منطقه ای یا موشکی با آمریکا هم نظر هستند، اما استدلال آمریکایی ها که منتج به نابودی برجام می شود را غیرمنطقی دانسته و نمی خواهند با همراهی با آمریکا، برجام را نابود نمایند.
برجام همچنان کارکرد دارد و کوشش تندرو ها در هر دو طرف برای نابودی آن، بسیار عبرت آموز است. تندرو ها اکنون پرونده ایران را در در واشنگتن دست گرفته اند و عملکرد آن ها به گونه ای است که دولت بعدی آمریکا نتواند به برجام برشود و عادی سازی روابط تهران و واشنگتن به راحتی انجام شود. آن ها می خواهند اگر بایدن هم پیروز انتخابات آبان ماه شد، بهبود روابط با تهران به سادگی امکان پذیر نباشد. در عین حال باید دانست آمریکا به دوران اوباما بازمی شود.
جو بایدن روش اوباما را با تعدیل ها و تفاوت هایی دنبال خواهد نمود به این معنا که نه آن قدر مانند اوباما مثبت عمل خواهد نمود و نه روش ترامپ را دنبال می نماید. در این چارچوب کوشش خواهند کرد نظرات مبثت جمهوری خواستار و متحدان منطقه ای آمریکا را در مواردی همانند افزایش بند غروب برجام جلب نمایند. در شرایط کنونی بعید است پافشاری آمریکا به نتیجه برسد.
تا معین شدن نتایج انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، فضا در حالت ابهام و تعلیق باقی می ماند. اروپایی ها هم می دانند نابودی برجام بر آشفتگی خاورمیانه دامن خواهد زد که این مسئله در شرایطی که آمریکا حضورش در منطقه را کم رنگ نموده، به نفع آن ها نیست. آمریکا این موضوع را در حالی مطرح نموده که با وتو و مخالفت روسیه و چین در شورای امنیت روبرو خواهد شد؛ البته که روسیه و چین خود فروشنده تسلیحات به ایران هستند.
روابط جمهوری اسلامی با آمریکا و غرب، بی تنش و حسنه نیست. از اتحادیه اروپا انتظار می رفت در این گونه موضوعات و حتی در قبال خروج آمریکا از برجام، آن ها که خواستار ادامه برجام بودند، قاطع تر موضع گیری نمایند. در واقع انتظار ایران به فرایند قابل قبولی منجر نشد. آمریکا فراتر از مسئله اقتصادی، مسئله تسلیحاتی را مورد تحریم قرار داده تا علاوه بر فشار همه جانبه اقتصادی، به وسیله تسلیحاتی نیز فشار وارد کند.
باید در نظر داشته باشیم چین و روسیه هرگاه طرحی درباره محدودیت تکنولوژی هسته ای و... بود، مخالفتی نداشتند، اما درباره مسئله تسلیحاتی مخالفت کردند، چون آن ها فروشنده سیستم تسلیحاتی هستند. آمریکا و اروپا تعاملات گسترده تری با یکدیگر دارند بنابراین از اروپا انتظار می رفت در قبال فشار آمریکا ایستادگی کند که چنین نکرد. منافع اروپا در این است که احتیاج های تسلیحاتی ایران تأمین نشود.
ایران باید سعی کند روابط حسنه از همه جهات و با کشور های منطقه ای داشته باشد؛ گرچه کشور هایی مانند ترکیه و پاکستان در ظاهر صحبت از دوستی با ایران می نمایند، اما از اینکه ایران قدرت منطقه ای باشد راضی نیستند. در سیاست خارجی باید با همه کشور ها رابطه حسنه داشت و خط مشی معینی را ترسیم کرد.
تحریم های آمریکا یک جانبه و مضاعف است. اگر این مسئله حل نشود نمی توان انتظار روابط تجاری- اقتصادی با کشور ها را داشت. اتحادیه اروپا یک خط مشی برای خود در پیش گرفته که با تحریم های آمریکا در تعارض نباشد. ایران باید سعی کند خود را در یک انزوای جغرافیایی قرار ندهد و با همه روابط حسنه داشته باشد.
می گویند در سیاست هرگز و غیرممکن وجود ندارد؛ یعنی کشوری که روزی دشمن تلقی می شود می تواند در پرتو تحولات پیش آمده تبدیل به دوست امروز شود؛ بنابراین ایران هم باید کوشش کند تا در یک انزوای سیاسی و اقتصادی قرار نگیرد. در عین حال برای فضای احتاقتصادی پیروزی بایدن یا ماندگاری ترامپ، باید دانست برجام می تواند دستخوش تغییر و تحولاتی شود.
اگر فرضا در انتخابات نوامبر ایالات متحده جو بایدن به پیروزی برسد و دموکرات ها روی کار بیایند؛ از آنجایی که برجام در زمان خود آن ها انعقاد یافته و محور برجام خود آن ها بودند، با بازگشت دموکرات ها به برجام این توافق می تواند سر و شکل تازه ای به خود بگیرد و باز هم منافع طرفین را با عمل به تعهدات جلب کند؛ بنابراین اگر دموکرات ها بیایند سعی خواهند کرد نسبت به دیدگاه هایی که زمان دونالد ترامپ اجرا می شده تجدید نظر نمایند و ایران نیز استقبال می نماید. با این حال برای ترامپ هم باید استراتژی معینی داشت که اگر در کاخ سفید ماندگار شد، مسئله دو کشور به سمت حل وفصل برود.
منبع: فرارو